جادوی عشق39

[cb:blog_title]

♥امپراتور تنیــــس♥

جادوی عشق39

شنبه 10 بهمن 1394

17:37

نویسنده : Isabel :)

 

همه چیز ارومه ما چه قدر خوش بختیم لوشی وکیوان وسایو ساعت 4(عصر)میان رفتم به سمت اتاقم دلم برای اتاقم تنگ شده

-شوسکه تواینجا چی کار میکنی؟

شوسکه:فکرکنم این مال تویه؟

-وای موبایلم معلومه که مال منه نادون

موبایلم رو ازش گرفتم رفتم تو اتاقم هیچ تقیری نکرده بود ،روتختم دراز کشیدم یعنی منو ایجی خوشبخت میشیم؟که ناگهان صدای موبایلم در اومد!جیـــــــــــــــــــــــــغ اجی هما هستش

-سلام اجی

هما:علیک سلام ناقلا مبارک باشه

-مرسی ولی خبرازود پخش میشه نه؟

هما:سایو بهم گفت برات خوش حالم یه چند وقت دیگه مامان اینهی لابدباید بشی؟

-مامان اینهی؟؟؟؟؟؟؟؟

هما:بی خیال خودت خوبی اقاتون خوبن؟(لجوج)

-بیا خونه ی ما دلم برات تنگیده

هما:اگه وقت کردم میام

-توکه همیشه بی کاری!

هما:یادته میگفتی؟وقتی خونه بابات راحتی نمیری خونه شوهر کلفتی؟چی شد اینهیه؟توکه از پسرامتنفر بودی!

-شلنگ تخته بسه!حالا میای؟

هما:مگه همه مثل تودارن دنبال شوهر میگردن؟من امتحانای پایان ترمم داره شروع میشه

-ترم؟؟؟؟؟؟؟؟

هما:بعله خانمی

-بیا دیگه

هما:اخر هفته دوتا عروسی داریم ها

-عروسی کی؟

هما:فاطی واتوبه!واوشین وسانادا

-چیــــــــــــــــــــــــی؟؟؟؟؟فاطی؟؟؟؟با اتوبه؟؟؟؟؟؟

هما:بعله!هِ کاری نداری؟

-چی شد؟

هما:مهمون دارم خداحافظ

-نه نرو!

-قطع کرد

این هما هم منو دست میندازه!ایجی اومد تواتاقم

-بدنیست دربزنی ها؟

ایجی:داشتی باکی حرف میزدی؟

-فال گوش ایستاده بودی؟

ایجی باکمال پرویی اومد رو تختم دراز کشید

ایجی:برام باور نکردنیه!

-اره؟

ایجی:بریم خونه ی ما؟

-خونه ی شما؟

ایجی:انتظارداری مادرم یه بارعروسش رو نبینه؟

-عروس؟مادر شوهر؟خواهر شوهر؟(خدامرگم بده تازه بدبختی هام شروع میشه)

ایجی:وپدرشوهر!

-نه نموخاد

ایجی:زود باش بریم ناهار هم اونجا باشیم پدرت هم مخالفتی نداره هنوز باید خانواده هامون هم همدیگه رو ببینن بالاخره میخواد وصلت صورت بگیره

-تواز روی تخت من بلند شو من خودم فکرامو میکنم!

ایجی:پس بهتره به مادرم زنگ بزنم شام درست کنه خانواده ی تورو دعوت کن

-نمــــــــــــــــــــــــوخـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاد!

ایجی:اخه چرا؟

-نمیـــــــــــــــــــــــدونــــــــــــــــم!

ایجی:داد نزن!

-هــــــــــوف!

ایجی:تومیترسی؟

-نه

ایجی:پس همین الان میریم بدو

-نـــــــه!

ایجی:مادر من زن مهربونیه نترس!

-نموخام

ایجی منو کشید

-جیغ میزنم ها

ایجی:کو بزن ببینم!

اما گوش ایجی بدهکار نبود به زور منو برد خونه ی خودشون راستشو بخواین میترسیدم باز مادر ایجی دبه درکنه اما هیچ اتفاق خاصی نیفتاد مادر ایجی زن مهربون وخوش قلب خوب اینطور که معلومه منو میشناخته سه تاهم خواهر شوهر دارم :اوشین وسایشا تنی ویه خواهر ناتنی به نام سیکانو سیکانوهمونه که دفعه اول دیدم فکرکردم زن ایجیه!اون یه پسر بچه هم داره اوشین هم که اخر هفته عروسیشه ومیمونه سایشا اونم خاستگار سمج داره که مثل اینکه میخواد جواب مثبت بده خب ازشر خواهر شوهر جماعت راحت میشم(یکی نیست بگه مگه میخوای باهاشون هم خونه شی؟اصلا اگه هم بشی اونا که دخترای بدی نیستن)سایشا یه خورده شره با ایجی زیاد جر وبحس میکنه مثل اینکه دختر کوچیکه ی خانواده هم است،دوتاهم برادر شوهردارم مثل اینکه جفتشون متاهل هستن یکی شون به ایجی تنی ویکی ناتنی این طور که من دریافتم پدرایجی دوبار ازدواج کرده همسر اولش فوت شده وهمسردومش هم که مادر ایجی هستش ایجی پسرکوچیک خانواده شون هستش خانواده ی شلوغی هستن مادر ایجی میگه:همه بچه هاش دارن ازدواج میکنن باید خودشو اماده کنه تانوه هاشوبزرگ کنه من که راضی هستم خیلی هم خوبه هنوز پدر ایجی خیلی هم باهاش خوبه و وضع مالیشون به ما میرسه فکر کنم پدرش رئیس شرکت وادرات صادرات ژاپن بوده الان هم بازنشسته هستش ایجی رفته یه طوزی کاکل زری اورد میگه طوزی خودشه طوطی اسم منو میدونه بهم میگه اینهیه خانم خیلی زبون درازه پته های ایجی رو ریخت روی اب مثل اینکه وقتی ایجی ناراحت میشه بااین طوطی حرف میزنه این طوطی هم که دهن لقه،ساعت 5/3(عصر)شده

ایجی:خب دیگه ما رفت زحمت میکنیم با اجازه

مادر ایجی:نه کجا میری پسرم؟امشب کجا میخوابی؟میای همین جا؟

ایجی:بی خیال مهم نیست خدانگه دار مادر

سایشا:اینهیه رو اذیت کنی چشات رو در میارم

-هان؟

ایجی:اگه اون منو اذیت کنه چی؟

سایشا:حقته!اخه تو کرم زیاد میرزی وهر بلایی سرت بیاد حقته(دروغ میگه)

ایجی:دستت درد نکنه اجی بیچاره اون بخت برگشته ای که تورو بخاد!

سایشا:میخورمت ها؟

-نگران نباش سایشا جان این اجی شوخی میکنه!

ایجی:دارم حقیقت رو میگم

دست ایجی رو کشیدم اینو بهتره ببرم وگرنه جنگ جهانی سه راه میندازه

ایجی:خداحــــــــــــــــــــــــــــــافظ مامی

-خدانگهدار

اوشین:اونا خیلی بهم میان

رسیدیم خونه همه اومده بودن ومثل اینکه مادیر کردیم

-سلــــــــــــــــــــــــام برهمگی!

لوشــــی:جیــــــــــــــــــــــــــــــــــــغ!اینهی جونم

-لوشی!سایو!

جفتشون اومدن منو بغل کنن که با مخ خوردم زمین

لوشی:واچِت شده؟

سایو:علایم شوهر کردنه(چایدی)

ایجی:اینهی حالت خوبه؟

-اره خوبم سایو لوشی نمیدونین نباید به یکی حمله ور شین؟

لوشی:حمله ور؟

سایو:حقا،که حقته!

ایجی منو بلند کرد

-سلام پسرعموکیوان!شنیدم که دل اجی منو بردی؟

کیوان:سلام نخیرم اجی شما دل پسرعموتو برده!

لوشی:اینهی بشین

سه تا مبل دونفره بود رویکی سایو وشوسکه کنار هم نشسته بودن روی اون یکی کیوان ولوشی رواون یکی هم من وایجی نشستیم

-اِهِم!!! اِهِم !!!*__*

شوسکه:خب من میگم مثل اینکه تا اخر هفته ی دیگه عروسی داریم میتونیم بزاریم واسه اخر هفته ی بعدش که هم سربچه ها (یعنی اشنایان ودوستان)خلوط باشه هم زود تر اماده شیم

کیوان:تالارش بامن!

سایو:هُم؟نخیرم اول باید بگید که میخوای چه جوری برگزارکنیم؟کلیسا یا ایرانی؟

-ایرانی اسلامی؟

سایو:نــــــــــــــــــــــــــــه!!!!!!!من کلیسا موخام!

ایجی:منم با ایرانی موافقم

لوشی:ایرانی بهتره بیشتر بچه هاهم ایرانی گرفتن اتوبه هم ایرانی میگیره

کیوان:هرچی لوشی بگه(ای زن زلیل)

شوسکه هم با مِن مِن گفت:منم با ایرانی موافقم!

سایو بهش چشم غره رفت

شوسکه:نه نه کلیسا بگیریم!

-زن زلیل!

شوسکه:چی؟

-همین که گفتم ایرانی!هر سه تارو ایرانی میگیریم

سایو:نــــــــــــــــــــــــه! من خوشم نمیاد!

ایجی:سایوخانم 5+1 هستیم(مذاکرات 5+1)

سایو:نخیرم 4+2 هستیم شوسکه بامنه

-نه اون زن زلیل با ماهه!

سایو:اره شوسکه؟

کیوان:شیش ،شیش،جوابش میشه شیش

-@___@؟؟؟

کیوان:مگه نپرسیدی 5+1 چندمیشه؟

لوشی:چایدی!

-خب پس همه موافقن!

سایو:من ........

لوشی:کوتاه بیا دیگه

کیوان:مراسم رو تو عمارت ما میگیرین اون یکی از برگ ترین عمارت های ژاپن هستش!بیش از یک ملیون نفر داخلش جا میگیرن!

شوسکه:مگه کمده؟؟؟؟؟؟؟که داخلش جا میگیرن؟

کیوان:بی مزه!

لوشی:خُب سفره عقدهم با من!

-چیــــــــــــی؟؟؟؟

لوشی:اشنادارم!

سایو:لباس هم با من یه مزون میشناسم!

ایجی:کارت دعوت هم بامن؟

-خُب منو شوسکه چی کار کنیم؟

لوشی:خواهر برادر بی کاره؟

شوسکه:ماشین عروس وغذای مهمونی بامن!خودم ردیفش میکنم!

ایجی:ایول

سایو:اینهی چی؟

-خُب من ناظر!چیه چرا این جوری نگاه میکنید من ناظر باشم دیگه!

کیوان:باشه دختر عمو!

ایجی:خُب کیارو دعوت میکنین؟

لوشی:من اماده کردم لیستشو

منو سایو:هان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟@__@

لوشی:خب!همه ی بچه های مدرسه ی سیگاکو!از تیم تنیس دختران وپسران بگیر تا تیم شنا ی مدرسه(یعنی همه)کُل فک فامیل های ما از پدرومادر بزرگا بگیر تا نتیجه ی ندیده ی پسر عموی نوه ی دختر خاله ی مادر بزرگ نوه ی خاله ی ناتنی مادراتون(چی؟؟؟؟؟؟؟؟)وکل اهالیه این شهرک!و....

-بس کن جون بچه ات

لوشی:چیه؟؟؟؟جمعا میشن یک ملیون وپانصدهزار نفر

سایو:$__$؟؟؟؟

کیوان:عزیزم توکی این فهرست رو تهیه کردی؟

لوشی:بی خیال

شوسکه:پس بهتره یه بیستا عمارت دیگه هم اماده کنی کیوان

ایجی:من چندتا کا رت چاپ بزنم؟$_$!!!!؟؟؟

-خدا بده شانس

لوشی:خو چیه؟مگه چندبار میخواین ازدواج کنین؟همش یه بار اونم باید بهترینش باشه

سایو:اینم حرفیه!میگم نمیخوای اهالیه شهرک روبروی خونه ی ماروهم دعوت کنی؟

لوشی:اهان تازه یادم اومد!بفرما اضافه شد حالا شد یک ملیونو ......

ایزابل:ساعت 7شد شام نمیخوردی؟؟؟؟

لوشی:وای حرف از شام شد گشنم شد!راستی شوسکه واسه میوه ها من همه ی میوه های میدان تربار رو درنظر گرفتم

-اقا یکی لوشی رو بگیره!

لوشی:بی خیال میگم یه وقت دست نشسته شام نخوری ها!

-باشه

 

 

 

 

 

 

 

وای لوشی چه خبره؟؟؟؟؟؟؟؟

قسمت بعد جشن داریم ها 

برای قسمت بعدی 45


نظرات شما عزیزان:

سمین
ساعت10:38---26 اسفند 1394
[وب سایت] - [ایمیل]
چه کشوری رو دوست داری عزیزم

پاسخ:کشور؟نمیدونم


دیلیا
ساعت16:11---30 بهمن 1394
[وب سایت]
به منم سر بزن نفس
نیای ناراحت میشم
پاسخ:چشم


ماکاجی
ساعت14:51---15 بهمن 1394
ریوما چقدر نازه مثل مونههیرو عالی بود
پاسخ:اره


دانلیا اسمیت
ساعت14:50---15 بهمن 1394
وری وری وری گود
پاسخ:ممنون


لموسی
ساعت14:50---15 بهمن 1394
مرکه محشر منحصر به فرد
پاسخ:مرسی


اوشین
ساعت14:48---15 بهمن 1394
داداداددام خیلی مرکه بوذ
پاسخ:مرسی


اوشین
ساعت14:47---15 بهمن 1394
عالی بود
پاسخ:مرسی


امولی
ساعت14:47---15 بهمن 1394
اکایا&امولی بهم میایم یا یه شخصیت منفیه نهههه
پاسخ:نه شخصیت منفی نیستن خیلی هم بهم میان هنوز شبیه هم هستن


امولی
ساعت14:46---15 بهمن 1394
ولی خداییی عالی بود
پاسخ:مرسی


امولی
ساعت14:46---15 بهمن 1394
زبونشو دراوردم خخ
پاسخ:خخخخخ


امولی
ساعت14:44---15 بهمن 1394
منم مثل این عکس از اکایا دارم
پاسخ:واقعا؟


امولی
ساعت14:44---15 بهمن 1394

یه جا نوشته بود اکایا تو قهرمانان تنیس نبود بهتر بود
پاسخ:وای گریه نکن!کی نوشته بود؟چرا این طور اظهار نظری کرده بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟میرم باراش!میبافمش


امولی
ساعت14:43---15 بهمن 1394
نیستم؟؟؟؟؟؟
پاسخ:هستی


امولی
ساعت14:43---15 بهمن 1394
منم هستما
پاسخ:معلومه که هستی اجی اما چون این قسمت کم بود اسمتون نیومده


امولی
ساعت14:42---15 بهمن 1394
عالی بود
پاسخ:فدات


نانا
ساعت21:25---13 بهمن 1394
این درساعه مارو زور میکنه ک بهش بگسم سابی بعد خودش اسمشو مینویسه دری.
اسکلم کرده عوضی
پاسخ:سابی؟ای خداازش نگزره منم کنجکاو شدم


نانا
ساعت20:48---13 بهمن 1394
عالیه عاااااااااااالی
پاسخ:ایول به پشت کارت رمانم رو یه شبه خوندی مرسی جیگر


dori♥eiji
ساعت11:10---13 بهمن 1394
ن ن این اشتبه
من نوشتم دری مخفف درسا ولی اونی ک نرگس میگ دوری یه خیلی فرق داره
پاسخ:اهان فهمیدم


dori♥eiji
ساعت22:57---12 بهمن 1394
خب پ یه پارازیت دیگ هم جور شد خداروشکر .
فک کنم واس رمان دو تا پارازیت کافی باشه
اره


dori♥eiji
ساعت22:12---12 بهمن 1394
منم تو رمان فکر کنم مثل درسا نقشی جالب نداشته باشم
ب قول درسا پارازیت باشم
خخخخخخخخخخ


نرگس تزوکا
ساعت22:10---12 بهمن 1394
اها درسا خخخخ گفتم دوری دیگ چیه
اسم قشنگیه خیلییییی


dori♥eiji
ساعت21:37---12 بهمن 1394
دوری؟؟؟
خخخخ

اره خودت نوشتی!


نرگس تزوکا
ساعت20:09---12 بهمن 1394
واااای ک چقدر من حرف میزنم
پاسخ:نه عزیزم


نرگس تزوکا
ساعت20:07---12 بهمن 1394
ببخشید کسی ک قبل من کامنت گذاشتی اسمت چیه؟؟؟
دوری؟؟؟
پاسخ:اسمش درسا است


نرگس تزوکا
ساعت20:05---12 بهمن 1394
یه سوال من مهمونی میام یا فصل دوم؟؟؟
پاسخ:اره میای


dori♥eiji
ساعت19:53---12 بهمن 1394
پس وللـــــــش
بدون زوج.
پاسخ:باشه اجی


dori♥eiji
ساعت19:29---12 بهمن 1394
همون ک همش ادامس تو دهنشه داره میترکونه.
مو قرمزه
پاسخ:بونتا؟اهان عزیزم تو روزگار تلخ با مرلی هستش اگه فصل دوم این رمان هم بیا با بونتا هستش عزیزم


dori♥eiji
ساعت15:29---12 بهمن 1394
maroyi khaliye???
پاسخ:مارویی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟کیه؟؟؟؟؟؟


آیانا
ساعت15:05---12 بهمن 1394
[وب سایت]
عالییییبییییییی بود
راستی تو فصل دوم میشه من هم باشم؟؟؟؟؟؟
پاسخ:ممنون عزیزم بعله توفصل دوم بعضی ها اضافه میشن


dori♥eiji
ساعت21:47---11 بهمن 1394
[وب سایت]
من چ باشم چ نباشم خیلی رماناتو میدوستم مخصوصا جادوی عشق رو ک عاشقشممم
پاسخ:اون رودیگه خودت میدونی؟میخوای بدون زوج باشی؟


dori♥eiji
ساعت21:35---11 بهمن 1394
آخه فکر نمیکنم قالب نقشی مونده باشه بیام چ کنم؟؟؟
مگ اینک نقش پارازیت رو اجرا کنم
وگرنه دیگ ب هیچ دردی نمیخورم
پاسخ:نه این حرف رو نزن


dori♥eiji
ساعت21:26---11 بهمن 1394
[وب سایت]
البت من بیام چ گهی بخورم دقیقا؟؟؟


وللش
پاسخ:میخوای بیای بوگو عزیزم


dori♥eiji
ساعت21:25---11 بهمن 1394
[وب سایت]
منم میخواممممم باشمممممم
پاسخ:تو مهمونی؟یا فصل دوم؟؟؟؟؟


نرگس تزوکا
ساعت20:51---11 بهمن 1394
[وب سایت]
واقعا؟؟؟ مرسی اینهی جوووووونمممممم آخجووووووووون

پاسخ:خواهش


نرگس تزوکا
ساعت20:45---11 بهمن 1394
[وب سایت]
فصل دوم؟؟؟ منم موخوام بیامممممممممممم
پاسخ:قدمت روی جفت چشام


نرگس تزوکا
ساعت20:44---11 بهمن 1394
[وب سایت]
خخخ زحمت نکشی یه وقت ناظر :):)
پاسخ:حتما


dori♥eiji
ساعت20:03---11 بهمن 1394
[وب سایت]
به به ناظر خانوم
عاااااااااااالی بود
پاسخ:مرسی درسا جونم


سایو
ساعت19:56---11 بهمن 1394
[وب سایت]
من عروسیه ایرانی نمیخوووواااااااااااااااامممممم ممممم
ولی رمان بسی زیبا
پاسخ:حیف شد نـــــــــــــــــــــه؟؟؟؟؟؟؟مرسی


لوشی
ساعت17:49---11 بهمن 1394
[وب سایت]
حالا بیا ماچ بوس ماااااااچ بووووووس
پاسخ:گذاستم قسمت 40


لوشی
ساعت17:48---11 بهمن 1394
سلامو درود بر ناظر گرااااممممم یوهوووو آجی اینهیه خودممممم
پاسخ:خخخخخخ


هما
ساعت14:47---11 بهمن 1394
لوشی جونم اینو نگو من در اصل دارم در میرم از شوور خخخ والا
پاسخ:هههههههههههه افرین اجی


لوشی
ساعت6:16---11 بهمن 1394
[وب سایت]
البته فک کنم ی ملیونو خورده ای کم باشه ن؟!جایی یا کسی جا نموند؟!اوووم
پاسخ:خخخخخخخخخخخ خوب فکرکن


لوشی
ساعت6:14---11 بهمن 1394
[وب سایت]
وااااااااااااااااااااااایی خیلی ذوق دالممممممم آخه سه تا علوسیممممم یوهوووووووو من جشن موخوااااااااام
پاسخ:قوروبونت


لوشی
ساعت5:50---11 بهمن 1394
[وب سایت]
واااااااااای اینهی عاااااااشقتممممممممم

دوست داااالمممممممم هوار هوار هوارتاااااااااااا

میمیلمممممممم برااااااات

میسی ک این پستو بخاااطر من گذاشتی فداااااات

خوب شد گذاشتی وگرنه سکته رو میزدم!

حالا خودم نظرارو می تکمیلم واسه ی جشن یوهووووووو فقط الان باید گم شم مدرسه البته یکم دیه باید گم شم
پاسخ:فدات من امروزبعدظهری هستم


لوشی
ساعت5:47---11 بهمن 1394
[وب سایت]
کیوان(آیاتو)درغگوووو!من قلبتو بردم درغگوووو؟!قلب تو ک سرجاشه بیشور چرا دروغ میگی؟!اصن من قلب خودمم اضافیه بیام واسه توروام ببرم؟!میخوام چیکار اصن جا نمیشه ک!تازه اگ قلبتو برده بودم تو الان مرده بودی نکبت خان

لوشی
ساعت5:34---11 بهمن 1394
[وب سایت]
کیوان(آیاتو)درغگوووو!من قلبتو بردم درغگوووو؟!قلب تو ک سرجاشه بیشور چرا دروغ میگی؟!اصن من قلب خودمم اضافیه بیام واسه توروام ببرم؟!میخوام چیکار اصن جا نمیشه ک!تازه اگ قلبتو برده بودم تو الان مرده بودی نکبت خان
پاسخ:خخخخخخ اره


لوشی
ساعت5:24---11 بهمن 1394
[وب سایت]
اینهی چرا دروغ میگی؟!کسی قلبمو نبرده ک!قلبم سرجاشه!بوخوداااا!اینا دستمو میزارم روش گرومپ گرومپ صدا میده پس کسی ن بر د تش!!!

لوشی
ساعت5:23---11 بهمن 1394
[وب سایت]
اینهی چرا دروغ میگی؟!کسی قلبمو نبرده ک قلبم سرجاشه!بوخودا!اینا دستم گذاشتم روش الان گرومپ گرومپ صدا میدن پس کسی ن بر د تش!!!
پاسخ:خخخخخخخخ


لوشی
ساعت5:13---11 بهمن 1394
[وب سایت]
حمله ور؟!حمله ور اصن چی هس؟!این عادی سلام کردنمه دیه اینهی جونم همیشه با جییییغ وارد میشوم
پاسخ:اره


لوشی
ساعت5:10---11 بهمن 1394
[وب سایت]
هورااااااااااااا

دوتا علوس داماد دیه

فاااااااطی جونو داداشیم کیگووووووووووو قلبونشون بره لوشی

اوشینو سانداااااا

یوهوووووووو

چ علوس تو دومادی شوده
پاسخ:مبارکه


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:










آخرینویرایش:



جدیدتر 1 2 3 4 5 قدیمی تر




POWERED BY MIHAN BLOG.COM
پستالکترونیک
تماسباما

هر چی بخوای هست

چیه رفیق تیپامون نمیخوره به هم نه؟؟؟ انگار که یه جورایی شما اشراف زاده ای ما گدا زاده؟؟؟ نه عزیزم یه سری چیزا شماها داشتین ما نداشتیم ما وام داشتیم شما نداشتین ، شما وان داشتین ما نداشتیم ما با دست تو مدرسه آب میخوردیم ، لیوان داشتین ما نداشتیم بازیمون تیله و تشتک بود، مال شما اسکی تو شمشک بود ما رو کهنه بمون میبستن، مال شما خوشگل پوشک بوددیدی داری دیدی داری داری دیدی داری داری ... مام بام باوحرف ما دری وری بعد حرف، بیخود یه دست کتک بود شما ناز بودی الهی، فحشتون گوله نمک بودآرزوم توپ هفت سنگی بود، عشقت تلوزیون رنگی بود خواب من شبا مداد سیاه، خواب تو مداد رنگی بودما تو رویا خونه ساخیتم، حقیقتو دور انداختیم شما نجنگیدینو بردین، ما جنگیدیمو باختیم ما غم داشتیم شما نداشتین ، پول کم داشتیم شما نداشتین شما آهی نداشتین، ما جز آه راهی نداشتیم دیدی داری دیدی داری داری دیدی داری داری ... مام بام باوشما آآآه ما نداشتیم، هه هه خب نداشتیم شما زنده حالشو میبردین، ما فیلمشم حتی نداشتیم لباس شما خارجی نو از اون مارک دارا لباس ما خارجی کهنه، ااااه تاناکورادیدی داری دیدی داری داری دیدی داری داری ... مام بام باورفیق اینا همه اجباری بود، از اونا که توش دست نداری بود خوب و بدش به من گذشت و رفت، برام شکل یادگاری بودولی امروز دست خودمه، حال منو تو فرق داره یه نمه یه چیزی تو زندگی ما بود، فک نکنم پیش شما بودشورُ حال داشتیم شما نداشتین ، انگار بال داشتیم شما نداشتین این بار ما داشتیم شما نداشتین، دااااااااااشتین؟ نداشتین ____________________$$$$$$$ _____________________$$$$$$$$$$ __________________$$$$$$$_$$$$$$ _________$$$$$$$$$$$$$$$$$__$$$$ _____$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$__$$$$ ____$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ ___$$$_$$_$$$$$$$$$$$$$$$$_$$$$$ __$$$$$_$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ __$$$_$$_$$$$$$$$___$$$$$$_$$$ __$$$_$$_$$$$$$$$_____$$___$$$ _$$$$$_$$$$$$$$$$$__________$$ _$$$_$$_$$$$$$$$$$ _$$$_$$_$$$$$$$$$$ _$$$_$$_$$$$$$$$$$$ $_$$$$$$__$$$$$$$$$ $_$$$$$$___$$$$$$$$ _$$$$$$$$$__$$$$$$$ $_$$$$$$$$___$$$$$$ $$_$$$$$$$$___$$$$$ $$$_$$$$$$$$__$$$$$$ _$$$_$$$$$$$$$_$$$$$ $$$$$ __$$$$$$$$_$$$$ $$$$$$$ __$$$$$$$$$__$ $_$_$$$$$__$$$$$$$$$_$$$$ $$$__$$$$$__$$_$$$$$$$_$$$$ $$$$$$_$$__$$$$$$$$$$$$$$$ _$$$$$$$__$$$$$$$$$$$$$$$$ __$$$$$__$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $__$$$__$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $____$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $____$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $__________$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $____________$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $______________$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $_______________$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $_______________$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $____________$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ __________$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ _$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $_$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $__$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $__$$$$$$$$$$$$$____$$$$$$$$$$ _$$$__$$_$$________$$$$$$$$$$$ _$$$_$$_____________$$$$$$$$$$ _$$_$$______________$$$$$$$$$$ _$$$$________________$$$$$$$$$$ _$$$$________________$$$$$$$$$$ __$$$_________________$$$$$$$$$ $_____________________$$$$$$$$$ $____________________$$$$$$$$$$ $____________________$$$$$$$$$$ $____________________$$$$$$$$$__$$$$$ $___________________$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $____________________$$$$$__$$

вαяcнαѕвѕ

نظر بده! تبریک ها!!!!!!! نظر موخااااااااااااااااااام! جرئت داری نظر نده!میکشمت!

Aυтнσяѕ

Isabel :)()

Aяcнινєѕ

مرداد 1397
مرداد 1395
تير 1395
خرداد 1395
ارديبهشت 1395
فروردين 1395
اسفند 1394
بهمن 1394
دی 1394
آذر 1394
آبان 1394
مهر 1394
همه آرشیوها

Mу Fяιєη∂ѕ

ابزار وبلاگ
خرید لایسنس نود32
پرفسور سوها استار
وب جدیدم
وب قفنوس ارزوها
وب سایو ژونم
وب کیانا جان
ارشیو98
وب جدید ماشایا جان
وب هانی جان
وب ابجی مَرضیم
وب ملینا جان
وب عارفه جان
وب ناهید ژونم
وب ارمی جون
وب رایا جون
وی روشنا
روز نوشته های پر طلا
دخمل خاص
وب مرلی جونم
وب ناهید ژونم
یادم باشی خودم
کدهام مرضی
رمان های دوستان
وب ماشایا جونم
وب یون جون
وب ریما جونم (رمان های ریما و ریوما)
وب هاجین جونم
وب ریما جون
وب دلیا جون
دانلود اهنگ ترکیه
Marسئو رایگان free seo
وب سارا جان
وب جدید اجیم
لی مین هو بازیگر کره ای
وب مدرسه ام برید تورو خدا
وب ساوو جون
وب ریواس جان
وب مریم جان
وب سودویو جان
وب میساکی جان
وب سولیمازجان
وب میوپ جون
وب انیسا جوونم
وب مهتاب جان
وب اتنا جون
وب ایانا جونم
وب ملیکا جونم
وب مرضیه جان
وب یک خورجین خندم
وب عاشقان شیطانیم
وب ریونا(ریوما)جونم
وب دلنوشته های ما
وب سوم سایو ومیساکو جونم
وب نازاکا جونم
وب دانستنی های ماشایا جونم
وب دوم ابجیم تیفانی
وب ابحیم مرضیه
وب دخترونه سایو جونم
وب مرلیا یاهمون فاطی جونم
وب دوم سایوری کیکوماروجونم
وب هایجین جونم
وب سایشا جونم
وب یاصاحب زمان منو هما جونم
وب کریستاارگار جونم
وب تیارانا جونم
یوکوجونم
وب ریونا جون!
میساکو جان
میوسا جونم
الینا جون
رویاجون
(the prince of tennis) سایوری کیکوماروجونم
سونیا جون
وب ابجیه گلم تیفانی جون
وب سحر جون
علم اموز
رمان های ترسا جون
فاطی جون
وب خوشمل لیندا جون
وب لوشی جون
وب ناز رایاجون
وب ایکا جون
وب خوشمل سایو جون
وب قشنگ ارمیتا جون
غذا ریز تایمری اکواریوم

همه لینکها

Lιηкѕ

سونامی چت
اصفهان چت
وی چت
حمل ارسال خرید ماینر از چین
حمل و نقل هوایی چین
پایه گردان چرخشی خورشیدی
یکانسر
آی کیو مگ
ریحون مگ
همه لینکها ارسال لینک

Aятιcℓєѕ

بعد مــدت ها...
رقص مرگ6
عکس شخصیت های اصلی رمان رقص مرگ
رقص مرگ5
بی وفا 16
رفقام
بی وفا 15
رقص مرگ4
سرنوشت بدنوشت پارت 1
بی وفا14
تفلد مرلی
رقص مرگ 3
باز سوتییییییییییی
......
بی وفا 13
رقص مرگ 2
رقص مرگ قسمت 1
رمان رقص مرگ
شرمنده
روزگار تلخ10
بی وفا قسمت 12
خلاصه قسمت ها بی وفا
بی وفا قسمت 11
بی وفا قسمت10
بی وفا قسمت 9
روزگار تلخ 9
تولد دوقلوها
تنها خاطره(بخش دوم)
تنها خاطره(بخش اول)
ترسناک ترین داستان دنیا
منو عشق در دوراهی
تولد الینا
جاوی عشق44(قسمت پایانی)
جادوی عشق 43
روزگارتلخ8
بیوگرافی(درخواستی)
جادوی عشق 42
جادوی عشق 41
جادوی عشق 40
جادوی عشق39
روزگارتلخ7
دیونم؟
جادوی عشق38
عشق تلخ
جادوی عشق 37
جادوی عشق36
جادوی عشق35
سلام به شما وبگردای عزیز
پرسش

<-PollName->

<-PollItems->



مبدل قالب میهن بلاگ به بلاگفا

هدایت به بالا

كد هدایت به بالا