جادوی عشق 27

دو شنبه 9 آذر 1394

15:57

نویسنده : Isabel :)

ایجی در ماشین رو باز کرد تا من سوار شم اما....

دهنم وا مونده بود همه ی بچه ها اومده بودن پاکینگ بیمارستان پر از ماشین های انچنانی شده بود وای

شوسکه لامبرگینیک سوار بود بعله انتظار دیگه ای هم نمیره جییییییییییییغ اتوبه هم لامبرگنیک سواره خوش به حال سایو وفاطی

رایا وتزوکا فراری سوار بودن تری وشیرایشه مازاراتی ایکا وسیچی بوگاتی ارمی وهیکارو جیییییییییییغ جنسیس سوار بودن

رویا وریوما سوناتا الی ومومو کوپه اولی واکایا به گمونم بنز ماکاجی وکاباجی بفکرم که بی ام وی بود اوشین وسانادا هم فراری

واااااااااااااااااااااای هما خودش تنها سوار پوروشه بود اول هما

ایجی یه هو داد زد:نمیخوااااااااااااااااااااای سوار شی

-چرا چرا داد نزن روانی

سوار شدم ایجی به چی ضل زدی

به ماشین های بچه ها نگاه میکنم نه به اینکه قبلا فورقونم نمیتونستن راه ببرن نه به الان که کوپه وجنسیس سوار میشن

ایجی:اینهیییییییییییییییییییییییییییی

-اه راه بیوفت

ایجی حرکت کرد

تو راه بودیم یه گله ماشین دنبالمون فکر کنم داشتیم میرفتیم خونه ی ما

دست کردم تو داشپرت ایجی

-ای جان ای جان....

ایجی:چی شده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

-تو از کجا میدونستی من عاشق قره قوروتم

ایجی:نه نمیخواد اینا رو بخوری حالت بد میشه نا سلامتی تازه مرخس شدی

-نه باو

ایجی یه دستش به فرمون بود با اون یکی دستشم میخواست ظرف قره قوروت رو ازم بگیره

یه هو پرت شد پشت برگشتم دیدم کف دستای سایو هستش

ای سایوی خوش شانس

ایجی:خیالم راحت شد

-من میخوام پیاده شم

ایجی:حالت خوبه؟؟؟؟؟؟؟؟فکر کنم اثر قرصا هنوز نرفته

-بیشعور یه اثر قرصی بهت نشون بدم که مرغای اسمون واست ار ار کنن

تا خونه با ایجی کل کل میکردم رسیدیم خونه ماشین روپارک کرد دیدم دم در باغ یه عالمه گاو وگوسفندو....این جور چیزا اوردن

-اینا واسه چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ایجی:میخوایم بریم گاوسواری!!!!!!!!!!!!

-من یه فکر بهتر دارم چه طوره همه سوار تو بشن!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟

ایجی:بیمزه!!!!!!!

-خوشمزه!!!!!!!!!!

لوشی از دور بدو کرد به سمتم

-جیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییغ لوشی

بغلش کردم وای دلم براش یه ذره شده بود

اون زبون بسته هارو کشتن زیر پام بعد رفتیم تو خونه همه مشقول لومبوندن بودن کل ایل وفامیلمون تو خونه بودن

از دایی بگیر تا پسر نوه ی شوهر خواهر مادر بزرگ بابای پسر عموی زن داداش نتیجه ی پدر بزرگ مامان بابام

دبال هما گشتم تا یه خورده اذیتش کنم اما نبود رفتم تو باغ دیدم رونیمکت نشسته داره گریه میکنه رفتم پیشش

-چی شده اجی هما

هما:اشک شوقه خیلی خوشحالم که تو برگشتی

-عزیزم بعد هم دیگه رو بغل کردیم اشکاش روپاک کرد

-هما یه چیزی بگم جون اینهی راستش رو میگی

هما:اره عزیزم

-هرچی که باشه!!!!!!!!!!

هما:اره بگو

-قول بده که راستشو بگی

هما:وای زود باش دارم نگران میشم

-بگم؟؟؟؟؟؟؟؟

هما:بگو

-راستشو بگو ریملت زد ابه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟که اینهمه گریه کردی پخش نشده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

هما ابروهاش رو در هم کشید کفش شو در اورد

هما:منو بگو که فکر کردم سر عقل اومدی

-وااااااااااااااااااااااای جون مادرت بیخی!!!!!!!!!!

دنبالم کرد من بدو کردم رفتم تو کمد دیواریه اتاقم قایم شدم منو گم کرد

رفتم خودم رو روتختم پرت کردم که صدای در اومد

وای

-بفرمایید

اوف ایجی بود اومد تو

-چیزی شده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ایجی:راستش نه؟؟؟؟؟؟؟؟یعنی اره؟؟؟؟؟

-چی؟؟؟؟؟؟؟؟

-درست حرف بزن

ایجی راستش........

-چی من متوجه حرفات نمیشم درست حرف بزن

ایجی میشه که پاشی

از رو تخت بلند شدم رفتم روبروش ایستادم

ایجی جلوم زانو زد ویه جعبه ی خوشگل داد بهم

-این چیه؟؟؟؟؟؟

ایجی بامن ازدواج میکنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

-چ.................چی؟؟؟؟

ایجی:بامن ازدواج میکنی؟؟؟؟؟؟

-من؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟باتو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ازدواج؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ایجی:ب.......................بعله

من جعبه روباز کردم وای چه خوشگل تو جعبه یک حلقه به این شکل

بود در جعبه رو بشستم

-من باید فکرام روبکنم

ایجی:من هر چه قدر که بگی صبر میکنم

-یه ده سال دیگه بهت میگم

ایجی:ده سال نه!!!!!!!!

-یه سال دیگه

ایجی:نههههههههههههههههههههههه

وای گفتی هرچی!!!!!

ایجی:یه هفته ی دیگه همینو بس

-و...........ولی........

ایجی:یه هفته دیگه درهمین ساعت

-لعنت به تو

شب شد مهمونا رفتن منو تو اتاقم بودم تا صبح فکر میکردم

من به اون نمیخرم و...

اصلا تفاهم نداریم

منو اون مثل کادر وپنیر هستیم

پس جواب من..............

خوب قسمت بعد 50تا نظر میخوام

نظرات شما عزیزان:

Tifani Fuji

ساعت15:32---16 آذر 1394

[وب سایت]

وایــــــــــی آجی ببخشید خیلی دیرشد.این قسمتم مثل همیشه و اون چیزی که ازت انتظار میره بود.عـــــــــــــــــــــــــ
پاسخ:معذرت نمیخواد اجی جونم

رویا

ساعت18:44---12 آذر 1394

- [ایمیل]

بادابادا مبارک بادا ایشاا... مبارک بادا
ایشاا... که عروسی تو ببینم ننه خخخخخخخخخخخخ

پاسخ:خخخخخخخخخخخخخخخخخخ کدوم عروسی خواهر جان

a r m i t a # v a m p i e r

ساعت11:29---11 آذر 1394

[وب سایت]

جوابت مثبته خانمیییییییییییییییییییییییییی ییی
بادابادا مبارک بادا ایشالله مبارک
پاسخ:خخخخخخخخخخخخخخخخ هنوز نه به باره نه به داره

سایو فوجی

ساعت9:31---11 آذر 1394

[وب سایت]

عااااااااااااااااااااالی
تو وب سومیم لینک شدی
پاسخ:مرسیمنم لینکت میکنم

هایجین

ساعت21:03---10 آذر 1394

میگم اینهیه میشه یه قسمت از روزگار تلخ رو به من و اوتاری اختصاص بدی.خب من چون نمی تونم تو وبم رمان نمی نویسم خیلی دوست دارم که یه اتفاق رمانتیک بین من و اوتاری بیوفته.واسه همین لطفا یه قسمت رو به من و اوتاری اختصاص بده.لطفا .لطفا.خواهش می کنم.البته اگه دوست داری.لطفا لطفا لطفا.
پاسخ:اینکیه صد البته من به همه اختصاص میدم فقط صبر

هایجین

ساعت20:46---10 آذر 1394

وقتی که میزنی ویرایش مطالب خب مطلبت با عکسش بالا می یاد دیگه بعد روی عکست یه کلیک می کنی و بعد راست کلیک رو میزنی و بعد ویرایش عکس به همراه یه چندتا چیز دیگه بالا می یاد که روی همون ویرایش عمس میزنی.بعد اندازشو کوچیک یا بزرگ می کنی.خب همین بود.
پاسخ:امیدوارم

هما

ساعت20:29---10 آذر 1394

هی باش الان میرم بزنم بسم الله خدا رحم کنه
پاسخ:فدات

هایجین

ساعت20:06---10 آذر 1394

خب می تونی همون قالب رو بزاری.بعد بری ویرایش مطالب و بعد تمام عکسا رو کوچیک کنی.
پاسخ:هوووووووووووووووووووو کی حوصله داره راستی چه طوری عکسارو کوچیک میکنن

هایجین

ساعت20:03---10 آذر 1394

دوباره که همون قالب رو گذاشتی.
پاسخ:اره قالب قبلی هم عکسارو نصفه نشون میداد

هما

ساعت19:53---10 آذر 1394

خو الان اونجوری زدم نشد
وای من الان میرم ببینم چی شده
پاسخ:هما میکشمت واسه من وا شد مطمعنی که رمز عبورت رو بادقت زدی
پاسخ:من از دوباره واست میفرستم شاید اون دفعه اشتباه شده باشه صبر کن وب سایو برات میفرستم

هما

ساعت19:49---10 آذر 1394

اول هما یا قبل اون آدرسه
پاسخ:ببین اول هما بعد @ بعدم اون ادرس

هما

ساعت19:48---10 آذر 1394

میشه یه دفعه از حساب من بری ببینی میشه یا نه
پاسخ:اره

هما

ساعت19:46---10 آذر 1394

نمی دونم هر چی میزنم نمیشه نمی دونم چرا
پاسخ:وای هما باور کن من همه چیرو درست زدم عزیزم نام کاربریت واااااااااااااااااای باید اولش@ بزاری بعد ادرسی که بهت گفتم شرمنده منو نزن

هایجین

ساعت19:45---10 آذر 1394

اینهیه چه بلایی سر عکسات اومده.همشون نصف شدن.وای خدا جون.

پاسخ:اره رفتم حالا یه قالب دیگه میزارم نظاره کن
پاسخ:خخخخخخخخخخخخخخ اینم به درد نمیخوره

هما

ساعت19:38---10 آذر 1394

منم هستم اینهیه نمیشه دارم کلافه میشم از دستش
پاسخ:چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

هایجین

ساعت19:34---10 آذر 1394

من تا ساعت دو شب همین جام.نگران نباش.
پاسخ:خخخخخخخخخخ قالب عوض شد ولی..........
پاسخ:ولی زده تو عکسا........

هایجین

ساعت19:28---10 آذر 1394

بچه ها منم اومدم.
پاسخ:خوش اومدی جیگلم
پاسخ:من رفتم قالب جدید بزالم همین جام ها جایی نری

هما

ساعت19:07---10 آذر 1394

کجایی
پاسخ:مامیم صدام کرد رفتم شرمنده

هما

ساعت19:06---10 آذر 1394

اینهیه رفتی
پاسخ:نه من همین جام

فاطمه اایچیزن

ساعت19:02---10 آذر 1394

[وب سایت]

اوه اوه اینهی لامصب مغزم مثل ساقه طلایی تو ابگوشت تیلیت شده
پاسخ:خخخخخخخخخخخخخخخخ واسه چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

هما

ساعت18:33---10 آذر 1394

اینهیه الان نشد مخصوصا لوکس بلاگ واسه گوشیم سنگینه خیلی سخته امروز میرم کامپیوتر اونجا میام باش
پاسخ:باشه اره خیلی دیر باز میشه با گوشی

هایجین

ساعت18:21---10 آذر 1394

تق تق تق.
کسی خونه نیست.
دم در موندم ها.
در رو باز نکنید میرم ها.
گفته باشم.

خخخخخخخخ.خیلی باحال گفتم مگه نه؟

پاسخ:اره

هایجین

ساعت17:59---10 آذر 1394

آره منم اومدم.خخخ
پاسخ:خوش اومدی

نانکو

ساعت17:51---10 آذر 1394

[وب سایت] - [ایمیل]

من وقتی که ایجی رفته بود برات حلقه بخره داشتم از همون جا رد میشدم. بعد همونجا قیمتش رو دیدم دقیقا همین حلقه بود.
پاسخ:خخخخخخخخخخخ خوش اومدی به جمع مون هما وهایجین داریم چت میکنیم

هما

ساعت17:50---10 آذر 1394

گفتی ته نام کاربری چی بزارم
پاسخ:عزیزمeiji2000ادرس وبه اینو به اخره نام کاربریت اضافه کن راستی اگه هر مشکلی داشتی بهم بگو

هایجین

ساعت17:49---10 آذر 1394

سلام هما جون.
پاسخ:خخخخخخخخ اومدی

هما

ساعت17:43---10 آذر 1394

سلام هایجین جونی
پاسخ:خخخخخخخخخ
پاسخ:حالا پست میزاری؟؟؟؟؟؟

هایجین

ساعت17:38---10 آذر 1394

واقعا.خب من همین کارو انجام دادم ولی مشگلی پیش نیومد.نمی دونم والا.اگه کمکی نکردم معذرت می خوام.

پاسخ:نه خیلی خوبه گریه نکن باز منو تو هما یه جا هستیم خخخخ

هایجین

ساعت17:29---10 آذر 1394

خب جواب اینه...
من خودم کد رو از اوازک گرفتم.
اول از هر چیز میری داخل مدیریت وبلاگت قسمت ویرایش قالب.وقتی میری یسری کد نوشته.همش رو پاک میکنی.بعد روی کد قالب مورد نظرت کیلیک میکنی و اون رو کپی می کنی و در جای مناسب همون قسمت ویرایش قالب به جای کد قبلی میزاری.بعد روی پبت قالب و بازسازی وب سایت کلیک می کنی.همین .
امممم.
میگم یاد گرفتی.اخه من خیلی پیچیده گفتم.داخل وب خودم هم جواب رو دادم.اگه بخوای می تونی بری یه نگاهی هم به اونجا کنی.البته همین خوبه.

پاسخ:خودم این کارو با یا صاحب زمان انجام دادم هنگ کرد

هما

ساعت17:20---10 آذر 1394

خو بنده هم میام کمک اول میرم پست قبلی اگه شد پر کنم بعد میام اینجا امیدوارم زود تر آن شی
پاسخ:باشد

هایجین

ساعت17:03---10 آذر 1394

اره خوندم.

خو جوابت عزیزم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

هایجین

ساعت16:04---10 آذر 1394

اجی یه تغیراتی تو وبم دادم .اگه میشه بیا خودت ببین.ببین چه طوره .خوبه یا بد.

الان از وبت اومدم تغیرات مهشر بود اجی نظرم رو خوندی عایا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

kimia

ساعت15:41---10 آذر 1394

[وب سایت] - [ایمیل]

عالی بود

پاسخ:ممنون عزیزم

آیکا

ساعت14:38---10 آذر 1394

[وب سایت]

چیییییییییییییییییییییییی؟
پاسخ:چی؟؟؟؟؟؟

ثریا کاباجی

ساعت13:39---10 آذر 1394

عالیبودددددددددددددددددددددددد دددد

قست بد
پاسخ:تکمیل نظرات عزیزم

دانلیا

ساعت13:37---10 آذر 1394

عزیزم تو مرکعی عالی بودددد

الفا خودت می دونی....................
پاسخ:ممنونم عزیزم

لموسی

ساعت13:36---10 آذر 1394

اخ جون عالی بودددددددددددددددد
پاسخ:خوش حالم که خوشت اومده عجیجم

اوشین

ساعت13:35---10 آذر 1394

تو رمان نوشتنت عالیه لطفا قسمت بعد

بوس

خواهش
پاسخ:وای اوشین خجالتم نده اگه نظرات کامل شده باشه میزارم

اوشین

ساعت13:34---10 آذر 1394

عزیزم عالی بود در هد المپیککککککککککککککک
پاسخ:ممنون عزیزم

امولی

ساعت13:31---10 آذر 1394

اجی عکس از پیشیشم بزار

پاسخ:باشه الان میرم ازش عکس میگیرم میزارم

امولی

ساعت13:29---10 آذر 1394

عزیزم چه قدر طوطیش خوشگله
پاسخ:وای اره خیلی خوشگله وخیلی زبون درازه دیشب یه عالمه باهام کل کل کرد

امولی

ساعت13:25---10 آذر 1394

عزیزم قسمت بعد
پاسخ:اول تکمیل نظرات

امولی

ساعت13:24---10 آذر 1394

اجی
جون شوسکه

جون ایجی

جون هر کی که دوست د اری

قسمت بعد

ج

و

ن

ایجی
پاسخ:بازم قسم دادی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟اول تکمیل نظرات!!!!!!!!!!!!!!!

امولی

ساعت13:23---10 آذر 1394

اجی تو خیلی باحالییییییییییییییییییییییی
پاسخ:خخخخخخخخخخخخخخ کجام باحاله؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

امولی

ساعت13:22---10 آذر 1394

عالی بود اجی قسمت بعد
پاسخ:سلام اجی اول تکمیل نظرات

نانکو

ساعت11:19---10 آذر 1394

[وب سایت] - [ایمیل]

اینهی یه وقت جواب رد ندیا گناه داره.بیچاره رفته دو میلیون برات حلقه خریده.دلت میاااااد؟
پاسخ:دوملیون!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! تواز کجا قیمتش رومیدونی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

كامليا

ساعت20:53---9 آذر 1394

[وب سایت]

خيلى عالى بود
راستى به اين ايجى يه وقت جواب رد نديا گناه داره
تفاهم مفاهمم وللش جواب بله رو بده بره

پاسخ:خخخخخخخخخخخخخخخخخ مگه الکیه حرف یه عمر زندگیه

هایجین

ساعت19:05---9 آذر 1394

[وب سایت]

خیلی خیلی قشنگ بود.ولی نمی ونم چرا من گریم گرفته .

خخخخخخخخخخخخخخچون بعد از اون همه مشکلات بلاخره یه اتفاق خوب افتاد

هما

ساعت17:21---9 آذر 1394

پس فردا اربعینه
هیییییی خوش به حال کسایی که کربلان
من دوتا عموهام با خانواده هاشون رفتن خوش به حالشون............
پاسخ:اره واقعا خوش به حالشون بابای منم میخواست بره حتی پاسپرتشم گرفت ولی من نزاشتم گفتم داعش زیاده خخخخخ راستی چرا تو وب یا صاحب زمان پست نزاشتی عزیزم

هما

ساعت17:19---9 آذر 1394

فردا مداح میاد مدرسمون هورااااااا زنگ اول درس پرررررررررررر
پاسخ:ما فردا امتحان عربی پرسش علوم از دوفصل کارعملی و....داریم خدابه همون رحم کنه